در این دادگاه سقراط خطاب به هیئت منصفه می گوید که آن ها باید بخاطر ترجیح مال و ثروت و دروغگویی بر راستی و حقیقت، از کردارشان شرمسار باشند. پس از پایان صحبت هایش، قضات او را به نوشیدن جام زهر محکوم می کنند. پس از شنیدن این حکم، سقراط رو به آن ها گفت: "شاید فکر می کنید که دلیل محکوم شدن من ناتوانی ام از گفتن سخنانی است که در صورت بازگو کردن آن ها از این وضع خلاص می شدم، ولی واقعا چنین نیست. درست است علت محکوم شدن من ناتوانیام است، ولی نه ناتوانی در سخن گفتن، بلکه من از گفتن حرف هایی که شما خواهان شنیدن آن هستید ناتوان هستم و نمی توانم گریه و زاری کنم و سخنانی را بر زبان بیاورم که شما به شنیدن آن عادت دارید، من این کار را در شأن خودم نمی دانم. اکنون نه به دنبال فرارم و نه از گفته ها و کارهایم پشیمان، و مردن را به گریه و زاری در برابر شما ترجیح می دهم، چرا که به نظرم آدمی شایسته این نیست که نه در دادگاه و نه در میدان جنگ از چنگال مرگ به آغوش ننگ فرار کند."
هنگامی که دوست دوران کودکی اش، Chaerephon از Delphic oracle سؤال کرد که آیا کسی از سقراط دانا تر است؟ کشیش آپولو پاسخ داد که هیچ کس داناتر از او نیست.
آیا سقراط در محاکمه خود فروتنی داشت؟ آیا او، به صورت متناقضی، با رجز خواندن در مورد فروتنی خود مغرورانه عمل کرد؟ شاید کار او یک اقدام متکبرانه به عمل آورد، زیرا او می دانست با مردن از این طریق، فکر و تعالیم وی برای آیندگان حفظ خواهد شد، اینگونه عمل کرد. شاید فروتنی واقعی در مقابل گستاخان رفتاری شبیه به خودشان باشد، به این صورت که فرد فروتن ممکن است گاهی نیاز به پنهان کردن فروتنی و یا برخی از جنبههای فروتنی خود داشته باشد، چیزی که سقراط حاضر به انجام آن نبود.
منبع مطلب